لنج

کلمات کوچک شناور در خیال های بزرگ

لنج

کلمات کوچک شناور در خیال های بزرگ

تو یک بازنده تمام عیاری!

وقتی ابر های خاکستری
روی ماه را می پوشانند
دیگر همه چیز تمام شده
و
تو
تو یک بازنده تمام عیاری ، وقتی پول نداری تا بهشت دربست بگیری !
تو یک بازنده تمام عیاری ، وقتی می پنداری هنوز زنده ای !
تو یک بازنده تمام عیاری ، وقتی ساعت کوک شده در زمان از دست رفته زنگ میزند !
تو یک بازنده تمام عیاری ، وقتی تکیه گاهت به تو تکیه میکند .
تو یک بازنده تمام عیاری ، وقتی جغد محبوبت از قفس وجودت فرار میکند !
تو یک بازنده تمام عیاری ، وقتی کویر سبز دلت یک چشمه جوشان همیشه خشک دارد !
درود بر تو  بازنده            ، وقتی با تمام باخته هایت به سرزمین برنده ها کوچ می کنی .
نظرات 2 + ارسال نظر
شقایق 22 آبان 1382 ساعت 07:06 ق.ظ http://red-sea.persianblog.com

خیلی قشنگ بود.شاعر هم بودین و ما..؟

[ بدون نام ] 29 آبان 1382 ساعت 10:22 ق.ظ

راستی تو بودی اون روز توی اداره آموزش و پرورش ناحیه یک دم در منتظر نشسته بودی ؟ اگه هم تو نبودی خیلی شبیه خودت بود .... نکنه همزاد داری ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد