لنج

کلمات کوچک شناور در خیال های بزرگ

لنج

کلمات کوچک شناور در خیال های بزرگ

آنها

پیرزن از ته کوچه کهنه پیچید ، در حالیکه برقه اش را روی صورتش گذاشت . پسر با چشمانی که همه جا را به جز جلو می پائید با نهایت سرعت با موتور CG در امتداد جدول وسط خیابان میراند . پیرمرد ، کنار خیابان فقط سیگار می فروخت . دختر ، از تاکسی پیاده شد و یادش رفت بقیه پولی را که به راننده داده بود٬ بگیرد . گربه کوچک کنجکاوانه با چشمانی براق ، حرکت اتوموبیلها را تماشا می کرد .
در پس موسیقی دلنواز یک ترمز طولانی ، صورت پسر  مسیر ۲۰متری آسفالت کنار جدول را بوسیده بود. دختر با یک زخم قلبی عمیق ، با جسمی بی هوش کنار پیرمرد افتاده بود . پیرمرد آخرین پاکت سیگارش را فروخته بود . پیرزن زیر لب وردش را خوانده بود و لبخند میزد ، گر چه از زیر برقه صورتش کاملا پیدا نبود . در شلوغی ترافیک ، گربه به آرامی عرض خیابان را طی کرد .

نظرات 10 + ارسال نظر
فاطمه 29 شهریور 1385 ساعت 01:51 ق.ظ http://bikhyal-baba.blogsky.com

سلام بر ناخدا
اینجا کشتیه یا دریا میشه گفت دریا چون آبیه
ممنون که اومدی
تنوع ایجاد شد
ولی منظورتون از چه دانلود سفیدی نفهمیدم
یعنی وبلاگم به درد نخوره اگه این طور باشه همین ساعت می بندم ولی بازم ممنون و با انتقادتون خوشحالم کردید
بدرود

فاطمه 29 شهریور 1385 ساعت 02:00 ق.ظ http://bikhyal-baba.blogsky.com

سلام
ناخدای گرامی
از طرف دو تا وبلاگ میام اول عشق
من چیزی زیباتر از لحظات عشقی پیدا نکردم
دوم از طرف دانلود
ممنون نظر لطف شمارو میرسونه
اگه اجازه لینک دین خوشحال میشم
بازم ممنون و بای
www.doot.blogsky.com

خواهش می کنم.

اهل 29 شهریور 1385 ساعت 02:27 ق.ظ http://abed.blogsky.com

ممنون ناخدا

خواهش

بینام 29 شهریور 1385 ساعت 02:28 ق.ظ http://nabakhshoodeh.blogsky.com

سلام/مایل به تبادل لینک با شما هستم/ سری هم به قایق ما بزن/ منتظرم/خبرم کن

ممنون از لطف شما . حتما .چشم

[ بدون نام ] 29 شهریور 1385 ساعت 03:30 ق.ظ

http://33x.blogsky.com

پاکش نمی کنم تا جیگر بعضی ها در بیاد!!!

حسین 29 شهریور 1385 ساعت 11:52 ق.ظ http://daam.blogsky.com/

برای نظر دادن راجع چنین داستانهایی باید بیشتر وقت گذاشت البته شاید فقط یک داستان کوتاه باشد همین! اما بعضی مواقع آدم می ترسد که نکند پشت همین داستان کوتاه رویدادهای قطعه-قطعه معنایی نهفته باشد. من محافظه کارم! موفق باشید

شمام مختارید نسبت به فیلتر پالایشی خودتون نظر بدید.

موسا 29 شهریور 1385 ساعت 04:24 ب.ظ http://zehneziba.blogsky.com/

سلام
من هم گاهی "حسین" !!!

حامد 31 شهریور 1385 ساعت 12:26 ق.ظ http://khodekhodam.blogsky.com

سلام
ممنون سر زدی.وبلاگ پرمحتوایی داری ایشا... سر فرصت همشو میخونم.

صبرا 2 مهر 1385 ساعت 09:04 ق.ظ

صبرا 2 مهر 1385 ساعت 09:06 ق.ظ http://www.sabra.blogsky.com

نه! همون داستانو بگو..
من یه عالمه منتظر آخرش موندم.
پارت شیشم بچه ای که می خواست منو بخوره.
کار اصلی تو اونه..

باشه . ولی اگه کار اصلی من اونه . کی به من حقوق و دستمزد میده ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد