روان رو شناسی کنیم

باور بفرمائید نه کتاب فروشی دارم نه نوبسنده کتاب های روانشناسی ام . نه هم دکون بقالی دارم که رب گوجه ( نود و روان ) روی دستم باد کرده باشه ، نه هم روانی ام نه روانپزشک که  بخوام کاسبی راه بیندازم .

 

اما بیایم قبول کنیم که هنوز با علم روانشناسی آشنایی کامل نداریم . با توجه به کامنت هایی که برای پست قبلیم گذاشتیم . هر چند سریع توی چند خط می گم که :

 

ببینید منظور از روانشناسی این نیست که بیایم درک کنیم که چرا سگ پاولف شرطی شد یا اینکه چرا آدم های دیوونه بهتر از آدم های سالمند  یا چرا ما خود کشی نمی کنیم ؟ و ... . فقط همین رو بگم که روانشناسی علمیه که اگه بر اون  احاطه داشته باشیم می تونیم سرنوشت خودمون رو خودمون رقم بزنیم . به مثال خیلی ساده این که  شما برای خرید به فروشنده ی اخمو مراجعه می کنید یا فروشنده خوش برخورد ؟ خوب معلومه که خوش برخورد حتی اگه جنسش رو بهمون بندازه . چون عقل ما توی چشمامون خلاصه میشه و عقل فروشنده توی روانشناسی تجارتش  . یا خیلی از کسانی که روزمره جلوشو ن کم می آریم .

 بگردید دنبال مطلب خوب روانشناسی نه اینایی که توی دانشگاهها تدریس میشه با یه مشت کلمه های قلمبه سلمبه  و ادمهای ماقبل تاریخ .
اصلا دیگران رو ولش کن ! اگه ما خودمون رو بهتر بشناسیم مگه چی می شه ؟ مثل اخیرا که یکی خودش رو شناخت و عاشق خودش شد !