هی سیاه! اگر من از تو خواهش کنم برایم می نوازی؟ دوست دارم گیتارت را از آن کاور چرمی کهنه و خاک گرفته بیرون بیاوری و بلوز را بزنی آنوقت من هم با صدایم همراهیت می کنم - صدایم خش دارد
هی سیاه ! می خواهم آن ترانه را بخوانم که تو هم دوست داری درست است دل ندارم - اما می دانم دلت چروک شده
هی سیاه ! تا بحال پرواز کرده ای از بالا به خودت نگاه کنی پس گیتارت را بیرون بیاور بلوز بزن
هی سیاه ! من و تو زاده ی رنجیم . شاید تو John Lee Hooker باشی ! اما من هیچکس نیستم !
هی سیاه ! بوی قهوه می دهم آن طوری نگاهم نکن بلوز بزن - صدایم خش دارد |