سلام ، تا کجا رسیدیم؟ تا جایی که مردهای جزیره خواستن اون مرد رو از بین ببرن و بکشنش.مرد گفت: من رو میتونین بکشین ولی قبل از اون از شما یه خواهشی دارم ، و اون هم اینه که به من اجازه بدین که قبل از مرگ دو رکعت نماز بخونم. مرد ها هم که همه با دین و معتقد بودند گفتند باشه . مرد شروع کر به نماز خواندن ، در همان محل ،یعنی بالای اون تپه.و پس از تمام شدن نمازش . همونجا غیب شد !!! از اون روز به بعد اون مکان به یه جای مقدس برای بر پایی جشن ها و مراسم های مذهبی و خواندن دعا و نیایش مبدل شده و اونجا زیارتی رو بر پا کردن به نام شاه شهید . (این مطالب رو خودم تحقیق کردم و از صحت اون اطمینان کامل ندارم اگر شما هم نظری در این رابطه یا مطلب کاملتری دارین میتونین در این مورد نظر بدین )