لنج

کلمات کوچک شناور در خیال های بزرگ

لنج

کلمات کوچک شناور در خیال های بزرگ

من برگشتم

چقدر سخته توی زندگی ماشینی امروز مثل آدم  وبلاگ رو اداره کنی . از تمام دوستانی که دنباله داستان ور پیگیری میکنن پوزش میطلبم . اصاصی . به زودی ادامه ماجرا هم رخ خواهد داد .

نظرات 17 + ارسال نظر
کامیرا 12 مهر 1384 ساعت 11:38 ب.ظ http://www.bandarabbascity.com

اول! .............. آهان یعنی ادامه داستان هنوز در ذهن مبارک جنابعالی اتفاق نیفتاده ؟ خوب همه رو سر کار گذاشتی ! خوشم اومد !

ح س ن 12 مهر 1384 ساعت 11:42 ب.ظ http://loor.blogsky.com

۱. مگه جایی رفته بودی ؟
۲. آقا اگه نمی تونی وبلاگ رو اداره کنی سرقفلی رو بفروش و خیالت رو راحت کن. این کارا یعنی چی ؟
۳. خلاصه بار آخرت باشه! برای اینکه اصاصی ببخشیمت مجبور هر روز ۳۱ بار به وبلاگ هایی که زیر ۱۰۰۰ نفر بازدید کننده دارن سر بزنی و به ۳۱ نفر دیگه هم توصیه بکنی تا کنتور وبلاگ ها بیشتر نشون بده! و حال تو هم اصاصی جا بیاد تا دیگه کسی رو معطل نکنی .

سلام / بابا از تو دگه بعیدن ... انتظار مونهسته به مردم سر کار بنسی !

من 13 مهر 1384 ساعت 01:40 ق.ظ http://pardismadhouse.blogsky.com

ادامه ی کدوم داستان؟ بچه هه یا مافیا؟!!!

صبرا 14 مهر 1384 ساعت 01:27 ب.ظ http://sabra.blogsky.com

می گم ! اصلاْ یه مسابقه بزار ببینیم ر کسی ادامه این داستان رو چطوری تو ذهنش تموم می کنه ؟

بپ گپو 15 مهر 1384 ساعت 02:15 ب.ظ http://bapgapuo.blogfa.com

سلام
من که داستانتو تا حالا نخوندم ولی داستان بعدی تو می خونم اگه بنویسی...
به من هم سری بزن
بای

من 16 مهر 1384 ساعت 11:51 ب.ظ http://pardismadhouse.blogsky.com/

پوزش نطلبیده مراده!

یهیا 18 مهر 1384 ساعت 03:06 ق.ظ

az bander va banderi bega na hazyan movafagh bebi

من 18 مهر 1384 ساعت 10:46 ق.ظ

به زودی یعنی چند سال دیگه؟

ناخدا 18 مهر 1384 ساعت 12:55 ب.ظ http://haminja

سلام. بعد از ۱۰ روز یه تیکه اینترنت گیرم اومده . همین رو هم فقط می تونم کامنت بزارم اینجا . به زودی تمومه استان . و لی حتما ادامه رو دنبال کنید

بپ گپو 20 مهر 1384 ساعت 01:47 ب.ظ http://bapgapuo.blogfa.com

سلام
با با ایول یه سری هم به ما بزن .
منتظر نظرت هستم بای

[ بدون نام ] 21 مهر 1384 ساعت 03:04 ب.ظ

اساسی نه اصاصی

من 22 مهر 1384 ساعت 06:02 ب.ظ http://pardismadhouse.blogsky.com

همون که این گفت!

صبرا 23 مهر 1384 ساعت 08:41 ق.ظ

بروزم

نازنین 24 مهر 1384 ساعت 06:22 ق.ظ http://avang79.blogsky.com

سلام خوبی ناخدا؟رفته بودی ماهیگیری؟!
داستانت برام عجیبه اما خب منتظر بقیه اش هستم!
به من هم سر بزن ..موفق باشید.

ناخدا 24 مهر 1384 ساعت 02:15 ب.ظ http://bandari.blogsky.com

من به روزم . زیبا بود

یحیا 28 آبان 1384 ساعت 02:56 ق.ظ

لنجت لاحم بودن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد